دورها آوایی است که مرا میخواند...
دورها کورسویی از امید باز دیدگان مرا می فریبد...
من مانده ام و هراس از رفتن...
ترس از نرفتن و در راه ماندن...
ترس از پیمودن مسیر اما باز به سراب رسیدن...
ترس از شکستن...
من سخت می ترسم...
می ترسم.