بعد از نه ماه انتظار!
بالاخره منم به دنیا اومدم...
![](http://tinypic.com/e8wfg6.jpg)
آری...تو که خط خطی هایم را با خستگی هایت میخوانی.
درد را با مرد هجی میکنی و مثل دلبستگی های قدیمی زلالی و میخواهی عشق تجربه کنی.
من هم...سراغ تو را از باران میگیرم...ممنون! ممنون از اینکه تولدمو تبریک گفتی...
حرفی نمونده باقی...سکوته حرف آخر...فقط..." باورم کن ".
تو آمدی ، کنارم نشستی
و از آن روز من دورترین رویاها را باور دارم
دیشب ،
دیدم پرنده ای میان دفترم آواز میخواند .
آن گونه
قدم زنان تا ماه رفتم؛ باور نمیکنی ؟
بیا کفشهایم را امتحان کن
چه فرقی میکند
من عاشق تو باشم ، یا تو عاشق من
چه فرقی میکند رنگین کمان از کدام سمت آسمان آغاز میشود ؟
سالی ست که میدانم
بیقراری چیست ،
درد چیست ،
آواز چیست ،
راز چیست ...
آی ، ای ... دوست !
چشم های تو شناسنامه ی مرا عوض کردند
امروز .. من ، ... یک ساله میشوم.
میدانم ٬ میدانم .. میدانم . باشد ٬ ساکت میشوم .. و دیگر هیچ نمیگویم.
هیچ .
و تو میدانی٬
که سکوت
سرشار از حرفهای ناگفته است ٬
از حرکات ناکرده .
و اعتراف به عشقهای نهان٬
و اعتراف به عشقهای نهان٬
و اعتراف به عشقهای نهان ...
قطره
قطره
قطره
با اشکهایم
به دامن میچکی
و دریا ٬ دریا ٬ دریا نام تورا
پربار می کند
هق هق مستانه ٬
بغض شبانه ام ٬
هی های !
باد
فراموشی خاک است
- حضور تورا
انگار ٬
در زوزه های آسیمه و عاصی
ـدر های های و هوی هوی ٬ کوی تا به کوی
ابر
چهره مات حسرتی است
از عرش تا به فرش
- پیجوی بوی تو ٬
در قاب کدام خزان
سبز میشوی
در خزان کدام نگاه ؟
...
شاد باشی و موفق ٬
اینجا داره یه صدایی میاد ...
شاید هم صدا نیست داره یه بو هایی میاد
بو های خوب
شادی بو هم نیست ... ولی
رسیده و زیباست
زت زیاد
سلام...تولدت مبارک
ممنون از حضور سبزت!
سلام
شعر قشنگی بود . تولدت مبارک . موفق باشی . مرسی که به من سر زدی .بازم ببینمت خوشحال میشوم .بای
سلام دوست عزیز تبریک میگم همیشه قشنگ بوده ما رو یادتون نره موفق باشی
تا یعد به امید دیدار
سلام الهه عزیز
خیلی زیبا بود. زیباترین قسمتش اونجا بود که گفتی: من عاشق تو باشم یا تو عاشق من. چه فرقی می کند رنگین کمان از کدام سمت اسمان اغاز میشود؟
این تیکه اش خیلی خواستنی است. مثل همه نوشته هات.
مبارک باشه عروس خانوم.
همه هستی من آیه تاریکیست
که ترا در خود تکرار کنان
به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد
من در این آیه ترا آه کشیدم آه
من در این آیه ترا
به درخت و آب و آتش پیوند زدم
زندگی شاید
یک خیابان درازست که هر روز زنی با زنبیلی از آن می گذرد
زندگی شاید
ریسمانیست که مردی با آن خود را از شاخه می آویزد
زندگی شاید طفلی است که از مدرسه بر میگردد
زندگی شاید افروختن سیگاری باشد در فاصله رخوتناک دو همآغوشی
یا عبور گیج رهگذری باشد
که کلاه از سر بر میدارد
و به یک رهگذر دیگر با لبخندی بی معنی می گوید صبح بخیر
ت
ولدی دیگر
فروغ فرخزاد
سلام
من فیلتر شدم. فعلا اینجام
2ti2.blogfa.com