This morning when I wakened,
And saw the sun above,
I softly said, "Good morning, Lord,
Bless everyone I love."
And right away I thought of you,
And I said a loving prayer,
That He would bless you specially,
And keep you free from care.
I thought of all the happiness
A day could hold in store.
I wished it all for you because
No one deserves it more.
تکرار ثانیه های با تو بودن چقدر زیبا و دلنشین است، تکرار لحظه هایی که باران
مهربانی تو خیس و مرطوبش کرده ... چند روز است که دلم بی وقفه بهانه تو را
می گیرد، دیگر نمی دانم با این دل لجوج و سرکش چه کنم ؟!
کاش قبل از رفتنت گفته بودی با این دل بهانه گیر چه کنم ...
شایدم هم گفتی و من ...
از روزگار دلم گرفته ، از این تکرار دلم گرفته
دلم می خواد گریه کنم، بارون ببار دلم گرفته
دلم می خواد گریه کنم ... گریه کنم ... گریه کنم
بیا توی ای مهربان، تو باش بهانه گریه من ...
این روزها، روزهای تلخ بی کسیت، بر بی کسی هم باید تلخ گریست ...
خداوند مهربان من !
امروز روز سبز است پس ... امروز من دست یاریم را به سوی تو دراز
می کنم پس ... خداوند بزرگ زمین کوچک، من گمشده ام راازتومی جویم...
تا به دامان تو ما دست تولا زده ایم
بتولای تو بر هر دو جهان پازده ایم