ببخش اگه تو قصه مون
دو رنگ و نامرد نبودم
ببخش که عاشقت بودم
خسته و دل سرد نبودم
ببخش که مثل تو نشد
خیانتو یاد بگیرم
اگر که گفتم به چشات
بزار واسه تو بمیرم
ببخش اگه تو گریه هام
دو رنگی و ریا نبود
اگر که دستام مثه تو
با کسی آشنا نبود
ببخش اگه تو عشقمون
کم نمی زاشتم چیزی رو
ببخش که یادم نمی ره
اون روزای پاییزی رو
لیاقت دستای تو
بیشتر از این نبود عزیز
نه نمی خوام گریه کنی
برای من اشکی نریز
لیاقت چشمای تو
نگاه ِ پاک ِ من نبود.....
سلام دوست عزیز. یه سری هم به وبلاگ من بزن خوسحال می شم.موفق باشی
سلام
شـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــايد راست بگی؟!!!!!
شايد.....ولی اگر بهتر فکر کنی.......
.......................................
سلام
...ادامه بده نوشتن تو یه وبلاگ متفاوت رو!
اگه دوستی داری و میخوای رابطه ات روز به روز باهاش بهتر بشه شاید پست آخر منو دوست داشته باشی بخونی ...
تبادل لینک؟
یه دنیا عشق
سلام عزیزم
چه قدر سخته این رو فهمیدن که تو حتی لیاقت نگاه پاک من رو هم نداشتی!!!!!!!
درکت میکنم
موفق باشی
سلام ...
روزهای خیلی بدیه ... دیگه آدمها جواب صداقت رو با صداقت نمیدن ... دیگه جواب پاکی پاکی نیست ...
همه جا پر شده از دو رنگی ...
سلام. این دفعه آپ کردیو به من نگفتی.دستت درد نکنه.
هر وقت آپ کردی به من بگو.
من بازم آپ کردم.
چرا معطلی؟
بیا دیر شدا.
این شعرت تو په توپ بود.
شاد باشی.
سلام
وای خیلی داغون کننده است!!
موفق باشی
سلام بهترین بهانه برای با هم بودن
نوشته های وبلاگت واقعا زیباست
به کلبه عاشقانه من هم بیا منتظرتم