نشنیدی تو صدایم را ...

  نشنید

  نشنیدی تو صدایم را ... 

  نشنیدی تو فریادم را ... 

  که فریادت کردم ، که نرو 

  کوچه لرزید از صدای پای تو 

 خانه فرو ریخت ، بر سر دلدادة تو

  وتو  

 و تو هیچ نگفتی ، نشنیدی تو  صدایم را

 شاخه خم شد ، چشمه خشکید

 از غم من

  با درد تو بودن ، موج شد

  شست و برد هر چه که بود

  و باز

  نشنیدی تو صدایم را

 که گفتمت ، التماست کردم

 نرو ، بی تو من مرده ام

  بمان

  بمان که زندگی ز تو جان بگیرد

  ولی آه خدایا  

  شنید و بگذاشت برفت

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد